جدا شدن

از جدا شدن نوشتی

روی تن زخمی هر برگ

گریه کردم و نوشتم

نازنینم یا تو یا مرگ

به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار

تو با خنده ای  نوشتی هم قفس خدا نگهدار

بنویس مهلت موندن یه نفس بود

سهم من از همه دنیا یه قفس بود

بنویس که خیلی وقته واسه  تو گریه نکردم

سر روی شونه هات نذاشتم مثل دستات سرده سردم

معین